عشق
در معقوله عشق از خود گذشتن هر کس به اندازه داشته هایش میباشد بخشش تنها تکه نان باقیمانده در سر سفره ای نه چندان رنگین دزدیدن سیبی از باغ همسایه به تمنای نگاه دخترک هم بازی گستره سایه چترخیالی تکدرخت خشکیده در کویر بر زمین سوخته نثار لبخندی از باقیمانده صورتک مترسک مزرعه به پرندگان مهاجم وتقسیم اب باران بجا مانده درگودال بیابان ترک خورده ازعطش وچه با شکوه وزیباست عشق مادر به فرزند که خفته است در اغوشش