چشمان بارانی
صدای نم نم بارون پشت شیشه |
|||
منو میبره به خاطرات با تو بودن مثل همیشه |
|||
بارفتنت چشمای منو بارونی تر از اسمون کردی |
|||
رها کردی منو توی این جنگل سرد وخاموش |
|||
شدم مترسکی تنها توی این مزرعه خاموش |
|||
خداحا فظی کردی و رفتی بی سلامی دوباره |
|||
میگردم از انروز در کوچه های خیس توی باران |
|||
چشمانم کم سو وگام هایم چه لرزان |
|||
روح بیقرارم با سکوتی خروشانتر از دریای مواج |
|||
هم چنان هنوز هم در پی تو میگردد در زیر باران |